تنها صدایت را می خواهم تا موسیقی سکوت لحظه هایم باشد
نگاهت را می خواهم تا روشنی چشم های خسته ام باشد
وجودت را می خواهم تا گرمای قندیل آغوشم باشد
خیالت را می خواهم تا خاطره لحظه های فراموشم باشد
دست هایت را می خواهم تا نوازشگر بی کسی اشک هایم باشد
و تنها خنده هایت را می خواهم تا مرهم کهنه زخم های زندگی ام باشد
آری تنها تو را می خواهم ...
عشق نمی پرسه تو کی هستی؟
عشق فقط میگه: تو مال منی .
عشق نمی پرسه اهل کجایی؟
فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .
عشق نمی پرسه چه کار می کنی؟
فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته .
عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟
فقط میگه: همیشه با منی .
عشق نمی پرسه دوستم داری؟
فقط میگه:
دوست دارم
قسم خورده بودم هرگز خود را فراموش مکنم
عهد بسته بودم که تنها خود را به خاطر خود دوست داشته باشم
چشمان خویش را در برابر هیچ چشم دیگری نگشایم وتنها با خود اندیشه کنم
اما افسوس که تو آمدی وسوگند مرا شکستی
چشمانم را در برابر چشمانت گشودم عهد خویش را فراموش کردم
وخود را به خاطر تو فراموش کردم باخود اندیشیدم فقط برای تو
نمیدانی با من چه کردی سراسر وجودم را از من گرفتی
دیگر توانی برایم نمانده جز تنها عشق ابدی تو
آمدی وبا آمدنت برای همیشه شکستم صدایم زدی وهمراه صدایت درخود محوشدم
باورم باورتو بود وبودنم بودن تو
مجنون وار دوستت دارم
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست
محبوبم، اشکهایت را پاک کن
زیرا عشقی که چشمان ما را گشوده و ما را خادم خویش ساخته
موهبت صبوری و شکیبایی را نیز به ما ارزانی می دارد
اشکهایت را پاک کن و آرام بگیر
زیرا ما با عشق میثاق بسته ایم و برای آن عشق است که
رنجِ نداری ، تلخی، بی نوایی و درد جدایی
را تاب می آوریم
نظر یادتون نره جیگلمی ها همتونو دوست دارم بخدا هر کدو ?تا نظر بدین
دوستون دارمممممم بابای مهربونا
وقتی می گویم دوستت دارم
شاید تصور کنی تنها چند واژه ی ساده را در کنار هم گذاشته ام
و جمله ای را بیان کرده ام
اما...
این تنها یک جمله نیست !
دنیای لبریز از رویا های سبز و سرخ !
همین جمله کوتاه !
آری همین چند واژه خود کتابیست سر شار از معنا !
دوستت دارم یعنی بی حضور تو زندگی برایم بی معناست
بی تو دنیای من به سردی می گراید و چشمانم بی فروغ میگردد !
دوستت دارم یعنی قلب من منزلگاه توست
و وجودم سرزمینی که تخت پادشاهی را تنها لایق تو می دانم .
دوستت دارم