سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 12
کل بازدید : 134280
کل یادداشتها ها : 154
خبر مایه


 
دختر نوجوانی که به شیوه سریال اغما اموال پدر خود را سرقت کرده بود پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران ماجرای ?? روز فرار خود را شرح داد.
این دختر ??ساله که شادی نام دارد پس از دوستی با جوان ?? ساله یی به نام آیت اموال پدر خود را ربود و با سفر به شهرستان نهاوند به عقد موقت وی درآمد.
چند روز پیش خانواده شادی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران با اعلام گزارش فرار دختر ?? ساله شان خواستار انجام تحقیقات برای پیدا کردن و بازگرداندن او به خانه شدند.
ماموران با آغاز تحقیقات خود متوجه شدند به رغم فرار شادی وی همچنان به تلفن همراه خود پاسخ می دهد و در طول این مدت با اعضای خانواده اش چندین مکالمه تلفنی انجام داده و مدعی شده که هنوز در تهران است.
کارآگاهان با ردیابی موبایل دختر ??ساله متوجه شدند به رغم ادعای این دختر وی از تهران خارج شده و به شهرستان نهاوند رفته است به همین خاطر تیمی از ماموران به همراه خانواده شادی راهی این شهر شدند و توانستند دختر نوجوان را در حالی که در یک قدمی در حال پیاده روی بود شناسایی کنند.
شادی پس از آنکه به تهران بازگردانده شد روز گذشته از سوی قاضی جعفری - معاون دادسرای امور جنایی تهران- تحت بازجویی قرار گرفت و درباره علت فرارش گفت؛«چندی پیش هنگامی که به همراه خانواده ام به نهاوند سفر کرده بودم با پسر خوش ظاهری به نام آیت آشنا شدم و او به من پیشنهاد دوستی داد. از آنجا که از این پسر ??ساله خوشم آمده بود با پیشنهاد او مخالفتی نکردم و شماره موبایلم را به وی دادم و پس از بازگشت به تهران با آیت مرتب در تماس بودم. ما هر دو به شدت به یکدیگر علاقه مند بودیم و می خواستیم ازدواج کنیم، اما آیت به من می گفت برای این کار پول کافی در اختیار ندارد.»
شادی افزود؛«در نهایت پسر مورد علاقه ام به من پیشنهاد کرد طلا و جواهرات و پول های پدرم را سرقت و فرار کنم تا بتوانیم با هم ازدواج کنیم. طبق نقشه یی که طراحی کرده بودیم قرار بود بعد از سرقت من به ترمینال غرب بروم و خواهرزاده آیت به نام حمید را در آنجا ملاقات کنم و همراه وی راهی نهاوند شوم.
سرانجام من در یک فرصت مناسب دو میلیون و ??? هزار تومان پول نقد، شش میلیون و ??? هزار تومان تراول چک، یک سکه تمام بهار آزادی، یک ربع و یک نیم سکه، ? النگو، ? گردنبند، ? انگشتر،
? دستبند، یک پلاک سوئیسی، یک پلاک شمایل و یک انگشتر فیروزه سرقت کردم و به ترمینال غرب رفتم. طبق قرار در آنجا حمید منتظر من بود.»
دختر ??ساله اضافه کرد؛ «هنگامی که به نهاوند رسیدیم به خواسته آیت چند روزی را در خانه یکی از دوستانش به نام سامان گذراندیم و سپس او مرا به خانه خودشان برد و در آنجا با هم عقد موقت کردیم، اما یک هفته پس از فرار بود که از کاری که کرده بودم پشیمان شدم. خانواده آیت مرا در خانه شان حبس کرده بودند و هر وقت مادرم به موبایلم تلفن می زد مرا مجبور می کردند در حضور آنها صحبت کنم تا حرف مخفیانه یی به وی نزنم و این خانواده آیت بودند که مرا مجبور کردند به دروغ بگویم هنوز در تهران هستم.»
قاضی جعفری پس از شنیدن اظهارات دختر نوجوان با توجه به اینکه وی فقط ?/? میلیون تومان پول نقد و تراول چک و معادل ?/? میلیون تومان از طلاهای سرقتی را بازگردانده و بقیه اموال مسروقه نزد آیت است دستور دستگیری این پسر ?? ساله را صادر کرد.





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ