در همه ستاره های قلب من در همه فکر من یاد تو بود
در همه جا در همه جای دلم در همه فکر غمم یاد تو بود
بی تو من غمی ندارم در همه غم های عالم یاد تو بود
آن شبی که آمدی در ذهن من در همه جا در همه جای دلم یاد تو بود
آن شبم عشق شد در قلبم فزون عشق هایم همه در یاد تو بود
کاشکی می دونستی که بی تو من آهی ندارم دار و ندارم همه در عشق تو بود.
عشق ما ابدیست
عمری با غم عشقت نشستم به تو پیوستم واز خود گسستم ولیکن
سرنوشتم این سه حرف بود تو را دیدم. پرستیدم . شکستم
سلام عزیزان و دوستان همراه گل سرخ عشق همه ی ما روزی عاشق شده ایم دل بسته ایم ...گریسته ایم ...دل شکسته شده ایم و بعد فراموش کرده ایم .
من هم یکی از شما و نتیجه ای که از عشق زمینی نصیبم شده را برایتان شرح میدهم.
به نطر من عشق به یک ماده مخدر میماند در آغاز احساس سر خوشی و تسلیم مطلق به آدم دست میدهد.
روز بعد بیشتر میخواهی هنوز معتاد نیستی اما از آن احساس خوشت
می آید.و فکر میکنی میتوانی در اختیار داشته باشی اش چند دقیقه
به معشوق می اندیشی و بعد سه ساعت فراموشش می کنی اما کم کم به آن شخص عادت می کنی و کاملا به او وابسته میشوی
حالا دیگر سه ساعت به او فکر میکنی و دو دقیقه فراموشش می کنی
اگر در دسترس ات نباشد همان احساسی را داری که معتاد های خمار
دارند در این لحظه همانطور که معتادها دست به دزدی میزنند و برای به
دست آوردن آنچه میخواهند تن به خفت می دهند تو هم حاضری به
خاطر عشق دست به هر کاری بزنی.
با توجه به تجربه ای که آموخته ام عزیزان نتیجه گرفتم :
تنها باید به کسی عشق بورزیم
که میتوانیم کنارمان داشته باشیم.
او رفته است .....
و من مانده ام تنها ...بی تاب ....دلتنگ ...و زندگی با مرور
خاطرات با او بودن .....
دلم برایش بی قراری می کند ...تصویرش را در عمق فرو بسته
و پاک خویشتنم در قابی از خودم در عزیز ترین و خوب ترین تکه
های جانم نگاه داشته ام و چون نمی توانم ببینمش نگاهم را
از عکسش بر نمی گیرم .
سر از درون خویش بیرون نمی آورم چون تصویرش در درون من
است و من رنج تنهایی و غربت و بیگانگی را در درون
فراموش می کنم من از هر دستی که بکوشد مرا از اندرون
بیرون آورد بیزارم و از هر کس که مرا رها کند و به حال خود وا
گذارد ممنون .....
من به درون خو کرده ام من در بیرون آواره ام ...سر گردانم ...
اما درونم پر است و آباد چرا که یاد او عشق او تصویر زیبای او
در درون من است من خلوت را دوست دارم و بدان چنان
مشغولم که در زیر این آسمان خود را از هر چه و هر کس بر
روی این زمین بی نیاز می دانم و امید و سبکبالی مطلق را
در درون میابم و پیوسته زندگیم چنین می گذرد.....
دوست دارم در گوشه ای بنشینم و به گوشه ای از این آسمان
بنگرم و آنچنان به نگریستن ادامه بدهم تا آنگاه خدا جان من را
بستاند و بمیرم .....
اما چه کنم که باز باید با خلق در آمیزم و با جمع زندگی کنم
و زندگانیم در این کشاکش می گذرد یک پایم در درون دل در
بند تصویر او ///و یک پایم در بیرون سر در بند دیگران و من این
چنین آواره!!!!!
*تقدیم به سلطان قلبم*
در این سیر و سلوک تنهاییم....در این سفرهای خیالی و نفسانیم....
تو را دوشا دوش خویش میابم که گام به گام همسفر و همگام منی...
تو عزیزم مخاطب همه ی حرفهای منی
عزیزم تو می دانی؟!
که در برابر چشمهای من چه شکوهی یافته ای؟
و چه عزتی درقلب من داری که دانستم دل معنی یاب و زیبای تو با دل
من پیوند خورده است!
عزیز دلم تو در خواب های من هر لحظه جلوه ی پریزادی می یابی و در
برابر پنجره ی زندگی من ...در سینه ی آسمان افراشته ی خیال من ...
در دور دست های افق های کبود من در دامان آفتاب بلند دوست داشتن
....هر دم شکوهی آریایی می گیری و طلوعی اهورایی!
عزیز دلم من نمی توانم بی تو بمانم .....!
هر چه را آعاز می کنم به تو می رسم وهر چه می گویم و می بینم را
در زندگی به نیروی تو رها می کنم !
عزیزم تو برای من به سبکی و پاکی و آزادی یک خاطره ی خیال انگیز
و شگفت هستی....تو همه وجود و زندگی منی
عزیزم دوستت دارم تا همیشه........
آنان که دم از عشق و عاشقی زدند ره ماندگان راه عشق را دار زدند مگر گناه منه خسته دل چه بود که ذره ذره وجودم را دار زدند |
جدایی:شمشیری است که قلب تو محبوب را می شکافد
زندگی:
که همچون پیازی است که هر لایش را گشودم چشم را به گریه آورددوستی:
گرم ترین کلمه برای تو و من فراموشی:تلخ ترین کلمه برای تو و من عشق:غم انگیز ترین و زیبا ترین کلمه برای تو ومن انتقام :وحشتناک ترین کلمه برای من و تو زندگی را دوست دارمدر کنارنام دوست
در کنار محبوبی که ... بر نام اوست
..........................................................................................................................................................
.........................................................................................................................................................
.................................................................................................................................................................
......................................................................................................................................................
........................................................................................................
................................................................................................................................................................................................................................................................
اگه خسته شدی از روزگار ازت چیزی نموند به یادگار اگه هوای چشمات ابریه راه دلت زندونیُ اسیریه برات از بی مهری می گم از رفتنُ تنهایـــــی می گم ترانه هام واسه تو عزیز گریه کنُ اشکـــــی بریز بذار دلت پر بگیره گرچه یه جا اسیره وقتی که عشق بــــرات یه سرابه فکر نکن عشق و عاشقی تو کتابه تنها دل خوشیم اینکه با تو همیشه هم صٍدام توی اسمون غمـــهات با تو همیشه هم هوام حیف که امیـــدُ از دست بدی هٍی بگی زمونه چقدر تو بدی .............................................................................................................................................
|
....................................................................................................................................
..........................................................................................................................................................
......................................................................................................................................
گلی از شاخه اگر می چینیم برگ برگش نکنیم و به بادش ندهیم لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم و شبی چند از آن را هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید ... |
................................................................................................................................................
دیشب چشم هایم را بر هم گذاشتم
و آرزویی در دل کردم ...
هر چند از روی دل...
ولی حتی اگر به آرزویم نرسم!
من تا آرزوها و هر جا که درها را باز کنی
با تو هستم و خواهم بود
هرگز تو را فراموش نخواهم کرد
حتی اگر فاصله ها باعث دوری دیده ها گردد
همیشه در دلم خواهی ماند
جایی که جای هیچ کسی نیست بجز تو
و هیچ کسی نمی تواند جای تو را در دلم بگیرد...
نگاهت در یاد من همیشه جاوید است..
برای همیشه...
................................................................................................................................
.......................................................................................................................................
..........................................................................................................
..........................................................................................................................................................................................................